مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است نمی دانم خداوند مننان چگونه شمازا به این زیبایی ترسیم کرده ورنگچشمایتانرا به این زیبایی خلق کرده وچه وقت دیگز می توان فرشته هایی به این زیبایی خلق کندخدایی را شاکرم که مرا لایق مادری دانست ودر صبحگاهان راس ساعت ده بیست وهشت ده وبیست ونه وده سی سه فرشته ای بهشتی راهم به یمن وجود شما در بر اغوش من کرد تا عطر بهشت ویاس واقاقیا به همراه اورند وچه ساده شدند دنیای من وچه زیبا بافته شده وگره خورد ارزوهای من با ارزوهاتون وباور کزدم می شود همپایی رنگین کمان قدم زد در باران وباورداشت افتاب را هم زمان سه سال گذشت از روزی که من سوار بر بال فرشته ها لقب مادر گرفتم ووجودم اکنده شد از سه فرشته ای زیباگر ی...